بهترین سالهای زندگیت، چهکار کردی؟
به انتظار بهترین سالهای زندگیم نشستم!
آدم گاهی برای اتفاق های زندگی اش، هزار جور اما و اگر و شاید و کاش و کاشکی می آورد. با خودش می گوید اگر فلان کار را نکرده بودم و فلان حرف را نزده بودم، یا اگر الان کاری را بکنم، یا نکنم، زندگی ام فرق می کرد یا می کند! گاهی برای تسکین خودش، همه ی عواقب و اشکالات و مشکلات را ردیف می کند، تا به خودِ رنجورش بفهماند که بهتر شد که نشد، که بهتر شد که گذشت، که بهتر شد که رفت، که بهتر شد که نیامد! اما ته دلش، در اعماق خسته ی دلش، در تنگناهای فرتوت دلش، مدام زمزمه می کند که کاش شده بود، کاش نمی گذشت، کاش نمی رفت، کاش می آمد! .
ارتشهای جهان
برای یدن من
با هم رقابت میکنند
از وقتی فهمیدهاند
بوسههایم
از هزار فرسنگی
درست روی لبهای تو
فرود میآیند.
هنوز نفهمیدهاند
راز این دقت
در لبهای توست!
خودت را پنهان کن
افشین یداللهی
درباره این سایت